عبور از هفت خوان رستم - جوجه شیمیست شیمی کاربردی کامپیوتر اورکلاک

عبور از هفت خوان رستم

های ای ایزد مهربان هنوز در باورم نمی گنجد که توانسته باشم از میان هفت دریای نظام وظیفه و هفت صحرای ارتش و هفت قله ثبت نام دانشگاه به سلامت عبور کرده باشم اینک که نامه ترخیص از خدمت را در برابر دیدگان خسته از سفر های پیاپی می بینم خستگی نبرد با مسئول امورمحصلین مراتو اصفهان ودرد ناشی از زربه سهمگین گرز نظام وظیفه اردبیل و مکر ایین نلمه های دانشگاه ازاد تهران کمی التیام می یابد و این همه حاصل نمی شد مگر به یاری ایزد مننان

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایا من دردم به کی بگم

باور کنید اگر خود رستم جای من بود از خیر ادامه تحصیل می گذشت

اگه ادیسون بود بی خیال اختراع برق می شد

اگه ایوب نبی بود صبرش سر می امد

سنگ پا اگه بود روش کم می شد

از 16 شهریور که ثبت نام شروع شد تا امروز 13 مهر یعنی تقریبا یک ماه طول کشید تا از خدمت ترخیص بشم و ثبت نام دانشگا را تکمیل کنم در طول این یک ماه مجبور شدم 4 بار فاصله بین اصفهان تهران و اردبیل را برم و برگردم حتی مجبور شدم برای رفع مشکلم به ملاقات سردار زاده کمند رئیس کل نظام وظیفه ایران برم.

قضیه از این قرار بود که : خلاصه بگم

دانشگاه برای ثبت نام از یگان در حال خدمت من نامه ای برای روشن شدن وضعیت خدمتی می خواست اما مراتو اصفهان یعنی جایی که من خدمت می کردم نامه نمی داد و دادن نامه مشروط به اوردن نامه از نظام وظیفه بود نظام وظیفه هم برای دادن نامه به ارتش نامه از دانشگاه می خواست دانشگاه هم ثبت نام نمی کرد مگر بانامه پادگان محل خدمت

و اینجا بود که قضیه وارد یک دایره سر بسته شد وهر کسی برای شروع کار ترخیص از خدمت یه نامه از اون یکی می خواست

وحالا بچرخ تا بچرخیم

تصورش را بکنید در ماه رمضان یه ایرانگردی مفصل کردم اصفهان به تهران تهران به اردبیل اردبیل به تهران تهران به اصفهان و دوباره ودوباره ودوباره روز از نو روزی از نو ......

در نهایت مجبور شدم به ملاقات سردار برم تا خودش قضیه را به روش کدخدا منشی حل کنه وگرنه معلوم نبود الان کجا بودم

وای بر این روزگار سیه روی که این چنین شیر مردان رستم صفت این پهنه بی کران ایران زمین را چنین می پیچاند و می پیچاند تا سر خودش هم گیج رود.

توجه داشته باشید که مثلا دیگه دولت ما الکترونیک شده وگرنه کارما تا عبد الدهر ادامه داشت.

عطاالله پناه یاب ::: شنبه 87/7/13::: ساعت 12:29 عصر

شما چه نظری دارید: بدوننظر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ